آبگینه‌بر‌سنگ‌زدن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /آبگینه/بر/سنگ/زدن/

اسم مرکب[ویرایش]

آبگینه‌بر سنگ‌زدن

  1. (مجاز): فرا رسیدن زمان مرگ.
  2. (مجاز): اقدام کردن بکاری شکست یا ضرر در آن حتمی است.
    کز زهد ندیده‌ام فتوحی/ تا کَی زنم آبگینه بر سنگ. سعدی

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن