پرش به محتوا

آب‌خورده

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آب/خُورده/

صفت مفعولی

[ویرایش]

آب‌‌ خورده

  1. چیزی یا جایی که آب بر اثر سایش، آن را بوجود آورده باشد.
    بر کنار رود، سوراخ‌های آب‌خورده بود تا به سوراخی برسید آب‌خورده روزگار. «عنصرالمعالی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن