پرش به محتوا

آب‌کشی‌کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آب/کِشی/کردَن/

مصدر فعل لازم

[ویرایش]

آب‌کشی‌کردن

  1. کشیدن آب از چاه یا از جایی عمیق.
  2. حمل کردن آب از جایی به جایی.

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]
  1. شستن تن یا چیزی در آب.
    خودت را زودتر بشوی و آبکشی کن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن