آج
فارسی[ویرایش]
گونههای دیگر نوشتاری[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /آج/
اسم[ویرایش]
آج
- برجستگیهای سطح چیزی.
- حوزه: [مهندسی بسپار- تایر] هریک از بخشهای مجزای نقش رویه، با شکلهای هندسی مختلف، مانند دنده یا نوار، که با شیار از یکدیگر جدا شدهاند و درمجموع، نقش رویه را تشکیل میدهند.
برگردان ها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ بزرگ سخن
«آج» همارزِ «tread element»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر هشتم، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۱۴۳-۰۸-۸
زبان دیگر[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- بهاری
آوایش[ویرایش]
- /آج/
صفت[ویرایش]
آج
- مترادف گرسنه در زبان فارسی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ شمس