آزمایشی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آزِمایشی/
صفت نسبی
[ویرایش]آزمایشی
- مخصوص آزمایش. برای آزمایش. بطور آزمایش.
- کنکور آزمایشی، دوره آزمایشی، فعلاً آزمایشی کار میکنم.
برگردانها
[ویرایش]
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن