آسفالت
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فرانسوی
آوایش
[ویرایش]- /آسفالت/
اسم
[ویرایش]آسفالت
- (ساختمان): مادهای که از مخلوط کردن قیر با شن و ماسه به روش مکانیکی بدست نیآید و برای پوشش بام و روسازی راه بکار میرود.
- مخلوطی از قیر و شن و ماسه که به رنگ قهوهای یا سیاه است که در پوشش کف خیابانها، جادهها و پشت بام به کار میرود.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]- آسفالته، آسفالت شدن، آسفالت کردن، آسفالت گرم، آسفالت سرد، آسفالت نرمه، آسفالت پزی، آسفالت ریزی، آسفالت کار آسفالت کاری
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن