پرش به محتوا

آفرینگان‌کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آفرینگان/کردن/

اسم مرکب

[ویرایش]

آفرینگان‌کردن

  1. اجرا کردن سرودهای مذهبی زردشتیان در مراسم توسط زردشتیان.
    داشتم برای پدرم آفرینگان می‌کردم ... امشب شب سال پدرم است. «صادق‌هدایت»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن