آلترناتیو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فرانسوی
آوایش
[ویرایش]- /آلتِرناتیْو/
اسم مرکب
[ویرایش]آلترناتیو
- راه حل، امر، یا شخصی که بجای دیگری بکار گرفته میشود.
- حکومت های مردمی تنها آلترناتیو حکومتهای دیکتاتوری است.
- شق یا راه حل دوم بجای راه حل اولیه، علیالبدل، گزینه.
- (برق): متناوب، برق متناوب در مقابل برق مستقیم.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین