پرش به محتوا

آچمز

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • ترکی

آوایش

[ویرایش]
  • /آچمَز/

صفت

[ویرایش]

آچمز

  1. (ورزش): در شطرنج، حالت مهره‌ای که معمولا مهره شاه را در پناه خود دارد، و اگر آن را حرکت دهند، شاه کیش می‌شود، بنابر این نمی‌توان آن را حرکت داد.
  2. اصطلاحی است در شطرنج، و حالت مهره‌ای که اگر آن را از جوار شاه بردارند، شاه کیش می‌شود.

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

مصدر فعل معتدی

[ویرایش]

آچمز

  1. مترادف باز نمی‌کند، یا نمی‌گشاید، مانند باز نکردن در یا دروازه که جماعت داخل یا خارج شوند.