پرش به محتوا

آینه‌گردان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آینه/گَردان/

صفت

[ویرایش]

آینه‌گردان (قدیم)

  1. آینه‌دار.
    گر چشم ما گلاب نشان شد حق است از آنک/ دل‌های ماست آینه گردان صبحگاه. «خاقانی‌شروانی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن