پرش به محتوا

ابراق

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِبراق/

اسم مصدر

[ویرایش]

ابراق (قدیم)

  1. برق زدن، درخشیدن.
    سلطان سعید از ... اِبراق بوارق هیبت متزلزل شد. «ادیب‌عبدالله»
  2. ترساندن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن