ابطال
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَبطال/
اسم
[ویرایش]اَبطال (قدیم)
- جمعِ بطل؛ دلیران، شجاعان، پهلوانان.
- آنکه از تیغ اَبطال نترسد از ملامت جهّال کَی اندیشه کند. «جرجانی»
اسم مصدر
[ویرایش]اِبطال
- باطل کردن، لغو کردن، بیاعتبار کردن، بیهوده کردن، ناچیز کردن.
- دروغ و باطل گفتن.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین