پرش به محتوا

اتقان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِتقان/

اسم مصدر

[ویرایش]

اتقان (قدیم)

  1. استحکام و استواری. محکم کردن، استوار کردن.
    به اتقانی تمام، قدم در کار نهی. «نصرالله منشی»

کهن‌واژه

[ویرایش]
  1. اِتقان ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَت - قان تلفظ شده باشد؛ که به معنی گوشت و خون یا گوشت خو‌ن‌آلود بوده است.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس