اتقان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِتقان/
اسم مصدر
[ویرایش]اتقان (قدیم)
- استحکام و استواری. محکم کردن، استوار کردن.
- به اتقانی تمام، قدم در کار نهی. «نصرالله منشی»
کهنواژه
[ویرایش]- اِتقان ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَت - قان تلفظ شده باشد؛ که به معنی گوشت و خون یا گوشت خونآلود بوده است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس