اتو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- روسی
آوایش
[ویرایش]- /اُتو/
اسم
[ویرایش]اُتو
- وسیلهای فلزی که آن را با برق (یا زغال) گرم میکنند و چین و چروک لباس و پارچه را با آن برطرف میسازند، یا در شلوار و دامن و مانند آنها خط ایجاد میکنند. اطو.
- ابزاری آهنی با یک صفحه صاف که به وسیله برق گرم میشود و با آن چین و چروک پارچه یا لباس را از بین ببرند.
- (گفتگو): حالت صاف و بیچروک بودن لباس بر اثر اتو کشیدن.
اسم
[ویرایش]اُتُ
- به زبان ترکی و آذری یعنی بشین.
- (گفتگو): اُتُ زدن کنایه از بدون پرداخت کرایه، سوار اتومبیل فرد بیگانه شدن.
استعاره
[ویرایش]- اتوی شلوار کسی خربزه قاچ کردن کنایه از: بسیار شیکپوش بودنِ او.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین