اجاق
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- ترکی
آوایش
[ویرایش]- /اُجاق/
اسم
[ویرایش]اجاق
- وسیلهای برای گرم کردن غذا. دیگدان، آتشدان، اجاغ.[۱]
- دودمان، خاندان.
- صاحب کرامات و کشف.
- اجاق گاز: نوعی اجاق که سوخت آن گاز متان است.
- اجاق برقی: نوعی اجاق که با نیروی برق گرما تولید میکند و مثل اجاق گاز برای پختن غذا و جز آن بکار میرود.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین
پانویس
[ویرایش]- ↑ اجاق علاوه برداشتن معانی: محل درست کردن آتش به منظور پختوپز و آشپزی و همچنین دودمان دارای معنی دیگری نیز هست. در زمان صفویه و عثمانیان اجاق محلی بودهاست که سران پیادهنظام و بزرگان و تصمیمسازان در این محل جمع میشدند و تصمیمات مهم و اساسی اتخاذ میکردند. همچنین برنامهریزی جنگ و نظایر آن در این مکان انجام میشدهاست. به این محلها، که امروزه در برخی مناطق ترکنشین نظیر آذربایجان غربی و شهر چِکْنه در خراسان وجود دارد، اجاق گفته میشد. این اجاقها، به دلیل ذکرشده، محل مقدسی محسوب میشدهاند، ولی در هیچکدام امامزادهای وجود ندارد. (حسن حسنآبادی