اجاق

از ویکی‌واژه

(اُ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. دیگدان، آتشدان.
  2. دودمان، خاندان.
  3. صاحب کرامات و کشف.
~گاز: نوعی اجاق که سوخت آن گاز متان است.

استعاره[ویرایش]

  1. ~برقی: نوعی اجاق که با نیروی برق گرما تولید می‌کند و مثل اجاق گاز برای پختن غذا و جز آن به کار می‌آید.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ فارسی معین

برگردان‌ها[ویرایش]

ایتالیایی

اسم[ویرایش]

انگلیسی
  1. اجاق علاوه برداشتن معانی: محل درست کردن آتش به منظور پخت‌وپز و آشپزی و همچنین دودمان دارای معنی دیگری نیز هست. در زمان صفویه و عثمانیان اجاق محلی بوده‌است که سران پیاده‌نظام و بزرگان و تصمیم‌سازان در این محل جمع می‌شدند و تصمیمات مهم و اساسی اتخاذ می‌کردند. همچنین برنامه‌ریزی جنگ و نظایر آن در این مکان انجام می‌شده‌است. به این محل‌ها، که امروزه در برخی مناطق ترک‌نشین نظیر آذربایجان غربی و شهر چِکْنه در خراسان وجود دارد، اجاق گفته می‌شد. این اجاق‌ها، به دلیل ذکرشده، محل مقدسی محسوب می‌شده‌اند، ولی در هیچ‌کدام امامزاده‌ای وجود ندارد. (حسن حسن‌آبادی)