پرش به محتوا

اجراء

از ویکی‌واژه

(اِ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

مصدر متعدی

[ویرایش]
  1. انجام دادن کار.
  2. به اجراء گذاشتن حکم صادر شده.
  3. مستمری و حقوق مقرر کردن برای کسی.

اسم

[ویرایش]
  1. وظیفه، مستم

ریشه

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
ministration