اجمل
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَجمَل/
صفت
[ویرایش]اجمل (قدیم)
- بهتر.
بر وجه افضل و طریق اجمل مبالغت کنند. «خواجه نصیر طوسی»
کهن واژه
[ویرایش]- اجمل ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَج - مَل قابل تجزیه باشد؛ و «مَل» در این اصطلاح به مردم، یا ملت است و مفهوم کلی هست مردم له شده یا له شدنی.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس