احتیاط
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِحتِیاط/
اسم مصدر
[ویرایش]احتیاط
- توجه کردن به جوانب چیزی برای دوری از خطر. کاری را با حزم و هوشیاری انجام دادن.
- دوراندیشی. چارهاندیشی. محکمکاری.
- (نظامی): بخشی از نیروها که در پشت خط تماس نگهداشته میشوند تا موقع ضرورت مورد استفاده قرار گیرند.
- (نظامی): بخشی از خدمتِ نظاموظیفه پس از دوره ضرورت.
- (فقه): دقت کردن در انجام دادن یا تَرک کاری که تکلیف قطعی آن روشن نیست، مثلاً در کاری که حرام یا مباح است.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت عربی