پرش به محتوا

احسن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَحْسَن/

شبه‌جمله

[ویرایش]

احسن

  1. مخفف احسنت؛ احسنت، مرحبا، آفرین (بر تو، شما). نیکوتر، به.
    قضا گفت گیر و قَدَرّ گفت دِه/ فلک گفت احسن، مَلَک گفت زه. «فردوسی

استعاره

[ویرایش]
  1. به نحو احسن: به بهترین شیوه و طرز.
  2. احسن‌التقویم: بهترین شکل، بهترین صورت.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین