اخرم

از ویکی‌واژه

(اَ رَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

صفت[ویرایش]

  1. آن که بینی اش را سوراخ کرده باشند.
  2. شعری که در وزن آن «خرم» واقع شده باشد یعنی «فعولن» را «عولن» و به واژة اخرم اضافه شود. «مفاعلتن» را «فاعلتن» گویند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین