ادوات
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَدَوات/
اسم
[ویرایش]ادوات
- ابزارها؛ آلات. آلتها، اسبابها، دست افزارها. آلات و ادوات. جمع ادات.
- (ادبی): کلمههایی که به تنهایی معنی مستقلی ندارند.
- (قدیم): فنون، شئون.
- (قدیم): عوامل و وسایل مؤثر در کسب چیزی.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین