اراضی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَراضی/
اسم
[ویرایش]اراضی
- زمینها. زمینهای دایر و مزرو. جمع ارض.
استعاره
[ویرایش]- اراضی موات: زمینهایی که دایر نباشد و مالکی نداشته باشد.
- اراضی عُشر: زمینهایی که موقع گرفتن مالیات مساحت آن منظور نمیشود.
- اراضی بایر: زمینهایی که در آنها کشت و زرع و آبادی نباشد.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین