پرش به محتوا

ارتسام

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِرتِسام/

اسم مصدر

[ویرایش]

ارتسام (قدیم)

  1. اطاعت، فرمانبرداری. رسم و فرمان بجای آوردن.
  2. نقش کردن. ترسیم کردن. نقش گرفتن، صورت‌پذیر شدن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین