ارتفاع
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِرتِفاع/
اسم
[ویرایش]ارتفاع
- فاصله چیزی از سطحی که بر آن قرار دارد. بلندی. بلندی سطح زمین نسبت به سطح دریا. فاصله ستاره از افق.
- بالا رفتن، بلند شدن. برخاستن.
- حاصل زراعت. جمع آوری محصول.
- فاصله بین رأس تا ضلع روبرو.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین