پرش به محتوا

ارجو

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَرجو/

شبه‌جمله

[ویرایش]

ارجو (قدیم)

  1. امیدوارم.
    شاه را اندک مایه فرورفته می‌بینم، ارجو که جز خیر نَبُوَد. «محمد بخاری»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن