ارزیز
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /اَرزیز/
اسم
[ویرایش]ارزیز (قدیم)
- فلزی است نرم و نقرهای رنگ و قابل تورق، از آن برای سفید کردن ظروف مسی استفاده میکنند. قلع.
- زمین مسجد، فرش سنگ است و درزها به ارزیز گرفته. «ناصرخسرو»
- بهاری
[ویرایش]
ارزیز
- مترادف کلمه سئوالی فرمایش؟ در زبان فارسی، وقتی بیان میشه که از حضور یا سخن کسی ناخشنود باشند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس