ارسلان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- گیرششده از بهاری: ارسالان
آوایش
[ویرایش]- /اَرسَلان/
اسم مرکب
[ویرایش]ارسلان (قدیم)
- شیر جنگل، اسد. و به مجاز دلیر، شجاع.
- اوستایی
اسمخاص
[ویرایش]ارسلان (نامباستانی)
- واژه ارسلان: این نام در اوستایی: اَرِثَه areşa ( شیفتگی ) و ران به معنی جنگجو بوده است؛ از آن جایی که در اوستایی واج ( ل ) نیست و ( ر ) به جای آن است، این واژه ارثه ران بوده که در پارسی دری س به جای ث اوستایی نشست و چون دو تا ( ر ) در واژه بود، ( ل ) به جای ( ر ) دومی آمد و ارسلان شد به معنی شیفته ی جنگ، عاشق نبرد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس