ارمک
فارسی[ویرایش]
(اُ مَ)
ریشهشناسی[ویرایش]
از ایرانی میانه. همریشه با اوستایی vārəθman «جوشن، خفتان»، آسی ormeg / wormeg «خفتان از پشم شتر»، ارمنی (vermak) վերմակ «پتو»، وامواژه از فارسی میانه.
اسم[ویرایش]
اورمک:
- پارچة پشمینه، صوف.
- کلاه پشمین.
- پارچهای پنبهای به رنگ خاکستری.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(اُ مَ)
اسم[ویرایش]
- نام چند گونه درختچه از تیرة ریش بزها است.
استعاره[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین