ازگیل
ظاهر
فارسی
[ویرایش]
ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /اَزگیل/
اسم
[ویرایش]ازگیل (گیاهی)
- میوهای کروی، قهوهای رنگ، گوشتالود، و ترش و شیرین، تقریباً به اندازه گردو، با دانههای نسبتاً درشت. اژگیل.
- درختچهای است خاردار با چوبی سخت و محکم و شکوفههای سفید.
- میوه درخت ازگیل که قهوهای رنگ و ترش مزه.
| ترجمه | ||||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| ||||||||
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین