پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
صفحههای ویژه
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
جستجو
جستجو
ظاهر
کمک مالی
ساخت حساب
ورود
ابزارهای شخصی
کمک مالی
ساخت حساب
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
1
فارسی
تغییر وضعیت زیربخشهای فارسی
1.1
ریشه لغت
1.2
آوایش
1.3
صفت نسبی
1.3.1
منابع
تغییر وضعیت فهرست محتویات
اساسی
۴ زبان
English
Hrvatski
Kurdî
Malagasy
سرواژه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
بارگیری کیوآر کد
استفاده از تجزیهگر قدیمی
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
در پروژههای دیگر
ظاهر
انتقال به نوار کناری
نهفتن
از ویکیواژه
فارسی
[
ویرایش
]
ریشه لغت
[
ویرایش
]
فارسی
آوایش
[
ویرایش
]
/اَساسی/
صفت نسبی
[
ویرایش
]
اساسی
منسوب به
اساس
؛ محکم، بنیادی، اصولی. درست.
عمده، مهم، اصلی.
ترجمه
انگلیسی:
basic
essential
ایتالیایی:
essenziale
fondamentale
انگلیسی:
substantial
primordial
pivotal
organic
net
meaty
material
ground
fundametal
earthshaking
cardinal
basilar
basic
basal
vital
unsubstantiality
unsubstantial
substantiality
rite
purview
ground state
ground rule
ground plan
essential
constitution
basically
accidental
underlying
revolutionize
radical
punch line
principium
myosin
major term
desideratum
constitutional
bill of rights
unconstitutionality
unconstitutional
constitutionality
karyolymph
homomorphy
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین
ردهها
:
صفت نسبی
اسمهای فارسی
اسمهای فارسی-عربی
فارسی-عربی
جستجو
جستجو
تغییر وضعیت فهرست محتویات
اساسی
۴ زبان
افزودن مبحث