پرش به محتوا

استاندارد

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِستاندارد/

اسم مرکب

[ویرایش]

استاندارد

  1. دارای کیفیت مشخص، قالب قبول، و پذیرفته.
  2. مجموعه مشخصات فنی که هرگاه کالایی واجد آنها باشد پذیرفتنی محسوب می‌شود. نمونه تصویب شده، قاعده.
  3. مؤسسه‌ای که عهده‌دار تعیین، کنترل، و صدور گواهینامه کیفیت کالاست بطوریکه واجد‌ مشخصات فنی قابل قبول باشد.



ترجمه

متابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین