استطراد
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِستِطْراد/
اسم مصدر
[ویرایش]استطراد
- به اقتضای موقع، مطابی گفتن.
- از پیش دشمن گریحتن و فریفتن او.
- (ادبی): دور شدن شاعر از موضوع اصلیِ مورد بحث در شعر و سپس دنبال کردن آن. از مطلب دور افتاده.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین