پرش به محتوا

اسد

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَسَد/

اسم

[ویرایش]

اسد

  1. (نجوم): صورت پنجم از صورت‌های فلکی منطقة‌البروج، واقع در نیم کره شمالی آسمان.
  2. (گاه‌شماری): برج پنجم از برج‌های دوازده‌گانه سال، پس از سرطان و پیش از سنبله، بابر با مرداد؛ شیر.
  3. نام یکی از صورت‌های فلکی که تقریباً در سمت الرأس قرار دارد و به صورت شیری تصویر شده‌است، ستاره پر نور این صورت فلکی، قلب الاسد نام دارد که حدود ۷۱ سال نوری از خورشید فاصله دارد.
  4. شیر درنده.

کهن‌واژه

[ویرایش]
  1. اسد ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَ - سَد قابل تجزیه باشد. «اَ» از نشانه ندا و سَد بمعنی مانع یا همان سد بوده است.



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین