اشراق
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِشراق/
اسم مصدر
[ویرایش]اشراق
- تابش، تابان، درخشش، نورافشانی. تابان گشتن، روشن شدن.
- (مجاز): روشنی، نور.
فلسفه
[ویرایش]- نام فلسفهای که براساس حکمت افلاطونی و نوافلاطونی و حکمت رایج در ایران بنا شده و راه رسیدن به حقایق را کشف و شهود میداند که مروج آن شیخ شهاب الدین سهروردی در قرن ششم هجری بود. مجازاًبه معنی الهام گرفتن.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
| ترجمه | ||||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| ||||||||
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن