پرش به محتوا

اشراق

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِشراق/

اسم مصدر

[ویرایش]

اشراق

  1. تابش، تابان، درخشش، نورافشانی. تابان گشتن، روشن شدن.
  2. (مجاز): روشنی، نور.

فلسفه

[ویرایش]
  1. نام فلسفه‌ای که براساس حکمت افلاطونی و نوافلاطونی و حکمت رایج در ایران بنا شده و راه رسیدن به حقایق را کشف و شهود می‌داند که مروج آن شیخ شهاب الدین سهروردی در قرن ششم هجری بود. مجازاًبه معنی الهام گرفتن.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن