اشرفی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- (فارسی/عربی)
آوایش
[ویرایش]- /اَشرَفی/
اسم
[ویرایش]اشرفی
- (گیاهان): گلی با برگهای پهن زرد رنگ و انتهای دندانهای که در اطراف مرکزی زرد رنگ قرار گرفتهاند. گل اشرفی.
- (منسوخ): نوعی سکه طلای ایرانی که سابقاً در ایران رواج داشته و وزن آن در اواخر قاجاریه ۱۸ نخود بوده.
| ترجمه | ||||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| ||||||||
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین