پرش به محتوا

اشعار

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَشعار/

اسم

[ویرایش]

اَشعار

  1. شعرها، چامه.ها. جمع شعر.
    اشعار شعرا را هم می‌توانیم جمع کنیم. «آل‌احمد»

اسم مصدر

[ویرایش]

اِشعار

  1. خبر دادن، اعلام کردن، آگاه کردن.
    مرادِ تو اِشعار نقصی است که از حال خود میکنند. «سیدقطب»

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین