اعتراض
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِعتِراض/
اسم مصدر
[ویرایش]اعتراض
- اظهار نارضایتی و مخالفت کردن، ایراد گرفتن، خردهگیری.
- (حقوق): نپذیرفتن رأی صادره از طرف مراجعِ قضایی و تقاضای تجدیدنظر نسبت به آن.
- (قدیم): پیش آمدن، روی کردن.
- نکته گیری نمودن.
- تعرض کردن. معترض.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین