پرش به محتوا

اعراض

از ویکی‌واژه

(اِ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. شیر پستان زن هنگامی که عصبی یا وحشت زده باشد یا غم و اندوه شدیدی به او دست داده باشد. خوردن شیر اعراض باعث ناخوشی کودک می‌شود.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(اَ)

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. جِ عِرض.
  2. آبروها.
  3. خواسته‌ها.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. جِ عَرَض ؛ بیماری‌ها.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

مصدر لازم

[ویرایش]
  1. روی گردانیدن.
  2. برگشتن.
  3. نفرت داشتن.

(اِم

صفت

[ویرایش]
  1. نفرت، کراهت.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین