البته
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /اَلبَتِّه/
قید
[ویرایش]البته
- بدون تردید، قطعاً، به هیچوجه، اصلاً.
- کلمه تأکید، بطور قطع.
- واژه ایرانی البته به معنای "بطورحتم" را در زبان باسک به شکل alafede و در معنایcertainly for sure indeed به کار میبرند. واژه شناسان اروپایی میگویند در واژه البته ریشه پیشاهندواروپایی al به معنای رشد grow است و fede را همریشه با واژه faith به معنای ایمان باور اعتماد belief trust میدانند. مثال: آیا تو رانندگی بلدی؟ البته ( مطمئن باش ) که بلدم. ب - معنای دوم لغت ایرانی البته→اربته همانا "علاوه بر این" "وهمچنین" "اضافه بر این" است همانطور که آنرا در زبان باسک به شکل orobat ( اورو=هر بت=یک ) در معنای likewise به کار میبرند. مثال: او از کار برکنارشده، البته - اربته - اربت - البت ( اضافه کنم ) اینو پدرش نمیداند. *منبع : ( فرهنگ لغت انگلیسی - باسک، تألیف گورکا ، اولستیا ، لیندا وایت. )
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن