انصاف
ظاهر
(اَ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- جِ نصف ؛ نیمها، نیمهها.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(اِ)
ریشهشناسی
[ویرایش]مصدر لازم
[ویرایش]- به نیمه رسیدن. نیمهٔ چیزی را گرفتن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(~.)
ریشهشناسی
[ویرایش]مصدر متعدی
[ویرایش]- داد دادن، عدل کردن.
- راستی نمودن.
(اِم
صفت
[ویرایش]- عدل، داد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- mensuration