پرش به محتوا

انفصالی

از ویکی‌واژه

(~.)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. منصوب به انفصال، برکنار شده: کارمند انفصالی.
  2. جدا شده: بخش انفصالی.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین