باختن
ظاهر
فارسی
[ویرایش](تَ)
مصدر لازم
[ویرایش]- مغلوب شدن در قمار یا بازی.
- از بین رفتن تمام یا بخشی از مال.
- بخشیدن.
- از شدت ترس یا نگرانی سُست شدن، گیج شدن.
- چرخ دادن. ؛قافیه را ~ اشتباه کردن، در غلط افتادن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
فعل
[ویرایش]- شکست خوردن در کاری و قطع امید کردن از آن یا به عبارت دیگر ناامیدی و کنار گذاشتن آن کار.
مترادفها
[ویرایش]
|
برگردانها
[ویرایش]- ایتالیایی
فعل
[ویرایش]- انگلیسی
- shut out