پرش به محتوا

باص

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • دهش‌شده به فرانسوی: باس

آوایش

[ویرایش]
  • /باص/

صفت فاعلی

[ویرایش]

باص

  1. مترادف بزار، فشار بده، حمله کُن در زبان فارسی، که هر کدام از افعال با ساختار جمله تفهیم می‌شوند. مثلاً در کُشتی:
    باص بِلَسه نِه!
    زمینش بزَن!

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس