پرش به محتوا

بالش

از ویکی‌واژه

(~.)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. واحد مقیاس برای زر و سیم.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(لِ)

(اِم

  1. بالشت: وسیله‌ای به شکل کیسه چهارگوش که آن را با مادة نرمی مثل پر، پنبه، پشم شیشه یا اسفنج پر کرده و در هنگام خواب یا استراحت سر را روی آن می‌گذارند، متکا، مسند.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

صفت

[ویرایش]
  1. نمو، بالیدن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

اسم

[ویرایش]
  1. بالش

برگردان‌ها

[ویرایش]
ایتالیایی

اسم

[ویرایش]

cuscino

انگلیسی
pillow