بحث الگو:-حرف تعریف-ان-
افزودن مبحثالگوهای فرهنگ :
ساز و كار فرهنگ مشتمل بر دو الگوی كلی است كه یكی ناظر بر بخشها و نحوه تعامل آنها بر یكدیگر میباشد و دیگری به تغییرات مستمر و پیوسته فرهنگ اشاره میكند. از طریق توجه به هر دو الگوی مكانیسم فرهنگی و مكانیسم تغییرات، میتوان بسیاری از موارد فرهنگی را مورد بررسی قرار داد و حتی برخی تغیرات فرهنگی را با دیدگاهی آیندهنگر درمسیری مشخص مفروض دانست.
الف) الگوی مكانیسم فرهنگ ؛
همانگونه كه پیشتر هم اشاره شد، فرهنگ در سه حوزه عمل میكند كه با هم در تعاملی پیوسته و مستمر میباشند و در نهایت چرخه تولید و بازتولید فرهنگ را تشكیل میدهند :
۱- حوزه شناختی ۲- حوزه هنجاری ۳- حوزه مادی و محیطی
حوزه (بخش) شناختی :
چگونگی شناخت انسان از خود، دیگران و دنیای پیرامونش در این بخش قرار میگیرد. به بیان دیگر، ساختار منطق و اندیشه و جنس تفكر از جمله مواردی هستند كه در این بخش شكل گرفته، بنیان فكری و شناختی فرد و گاه جامعه را به وجود میآورند. تمامی ساز و كارهای شناختی نیز در این بخش واقعند. بنابراین علم، فلسفه، منطق و دین را میتوان در این محدوده مورد توجه و بررسی قرار داد.
این بخش مهمترین قسمت در بررسی ساز و كار فرهنگ میباشد و تعیین این كه آیا فرهنگشناسی، خصلت علمی دارد یا نه را با كنكاش در این بخش میتوان مشخص نمود.
بخش هنجاری :
بر اساس شناخت حاصله، الگوهای رفتاری و عملكردی مشخص خواهد شد كه آنها را هنجار نامیدهاند. بنابراین نوع و نحوه عملكرد انسانها تابع الگوهای شناختی است.
بخش مادی :
این بخش نتیجه كاركرد دو بخش پیشین میباشد، بدین معنا كه تعامل دو بخش شناختی و هنجاری در بخش مادی مشهود میباشد. بخش مادی به تكنولوژی و محصولات حاصله از آن و همچنین عمده محصولات فرهنگی و ابزار و وسائل اشاره دارد.
این سه بخش همواره در ارتباطی دو سویه با یكدیگر قرار میگیرند كه پویائی فرهنگ نیز از همینجا ناشی میشود.
ب) الگوی تغییرات فرهنگی (چرخه شكل / بدشكلی و نوشكلی FDR) ؛
فرهنگ در طول زمان و به شكلی پیوسته و تدریجی تغییر میكند. فرهنگ در طول زمان و در سه مرحله (فاز) دچار تغییرات میشود.
۱- مرحله شكل گیری (FORMATION) : در این مرحله هر سه بخش شناختی، هنجاری و مادی شكل گرفته و در تعامل با یكدیگر به تعادل رسیدهاند. بنابراین فرهنگ پاسخهائی مناسب به نیازها و انتظارات افراد میدهد.
۲- مرحله بد شكلی (DEFORMATION) : با بروز تغییرات در هر كدام از بخشها، تعامل موجود از تعادل كافی برخوردار نبوده، لذا الگوی عملكردی با اخلال روبرو خواهد شد.
۳- مرحله نوشكلی (REFORMATION) : پس از آن كه الگوی عملكردی فرهنگ، ناكارآمدی خود را نشان داد، این مرحله خواسته یا ناخواسته آغاز خواهد شد كه در آن ابتدا بخش شناختی مورد ارزیابی قرار میگیرد و تغییرات لازم را پیدا میكند تا بر اساس آن چنانچه لازم باشد هنجارهای جدید تعریف شود و الگو به حالت طبیعی خود بازگردد.
تبصره : باید دانست كه هر یك از سه بخش فرهنگ (ذكر شده در الگوی مكانیسم فرهنگ)، از الگوی تغییرات تاثیر میگیرند و بنابر این در هر راس از مثلث مكانیسم فرهنگ یك مثلث تغییرات فرهنگی قرار میگیرد.
نمونه تاریخی، قیام امام حسین (ع) ؛
در تاریخ اسلام و بهخصوص شیعه، حماسه سرخ و همیشه جاوید امام حسین (ع)، سرور آزادگان، جایگاهی ویژه دارد. چه از این حركت حماسی درسها میتوان آموخت و در این مجال اندك تنها از یك روزن كوچك به این واقعه نگاه خواهیم كرد.
پس از ابلاغ رسالت نبوی و استقرار دین اسلام، الگوئی جدید از آموزههای دینی در اختیار شیفتگان حقیقت قرار گرفت. اما پس از رحلت پیامبر این الگو دچار تغییراتی شد. اشرافیت عرب كه از مبارزه و رویاروئی مستقیم با خیزش اسلامی ناتوان مانده بود، برای حفظ قدرت و موقعیت خود با پذیرش ظاهری دین توحیدی به فكر نفوذ و كسب قدرت افتاد و اینگونه بود كه اشرافیت عرب راه حفظ موقعیت خود را در كسب قدرت در درون پیكره حكومت اسلامی دید.
اسلام نبوی از همان ابتدا نظارت اجتماعی را چه به شكل امر معروف و نهی از منكر و چه به طریق مشاوره و شورائی عمل كردن، مد نظر قرار داده بود. اما پس از درگذشت پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، وضعیت تغییر كرد و این یعنی تغییر الگوی شناختی و هنجاری. اما هنوز سقیفه بنی ساعده و شورای انتخاب خلفاء تا حدودی چارچوب نظارتی جامعه بر اركان حكومتی را حفظ كرده بود (هرچند كه الگوی عملكردی با مشكلاتی روبرو بود). انتقادات ابوذر منجر به تبعید او به ربذه شد. اما با تمام این مشكلات، مادام كه حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)در جامعه حضور داشت همچنان سایه عدالت بر جامعه اسلامی گسترده بود و هم ایشان بود كه بارها و بارها اشتباهات را گوشزد نموده، انحرافات را اصلاح نمودند، اما هنگامی كه معاویه شكل (و در نتیجه محتوای) حكومت اسلامی را تغییر داد و آن را به سمتی سلطنتی و حكومتی موروثی رهنمون کرد، كلیه درها به روی نظارت بر حكومت بسته شد و با این تغییر و انحراف، اسلام در مسیری افتاد كه ممكن بود ریشههای معنویت را بخشكاند و از اسلام تنها پوستهای بر جای گذارد. پس حركت تاریخی امام حسین (ع) در واقع تلاشی است جدی در زمینه اصلاح ساختار عملكردی حكومت اسلامی و بدین شكل، آن سرور آزادگان و یارانش در راه اصلاح دین اسلام جان خویش را هدیه نمودند .
آغاز یک گفتگو دربارهٔ الگو:-حرف تعریف-ان-
صفحههای بحث جایی هستند که افراد در آنها به گفتگو پیرامون چگونگی بهبود محتوای ویکیواژه به بهترین نحو میپردازند. میتوانید از این صفحه برای آغاز یک گفتگو با سایرین دربارهٔ راههای بهبود الگو:-حرف تعریف-ان- استفاده کنید.