برس
ظاهر
فارسی
[ویرایش](بُ)
ریشهشناسی
[ویرایش]از فازسی میانه aburs به همان معنی فارسی. مقایسه شود با گونههای لهجهای دیگر: وُرس، هُرس، اُرس(رایج در شمال ایران). نهایتاً از فارسی باستان.
برخی آن را همریشه با عبری בְּרוֹשׁ (bərṓš) و سریانی ܒܪܘܬܐ (bərōṯā)می دانند و آنرا برگرفته از زبان اکدی ولی از آنجا که این درختچه در بابِل (عراق کنونی) نمی روید کلاً این فرضیه غلط و منتفی است و می بایست که آنها نیز از فارسی میانه اخذ شذه باشند.
اسم
[ویرایش]- نام چند گونه سرو کوهی جزو تیرة ناژویان که در اغلب نقاط استپی و خاتمة جنگل های مرطوب پراکنده اند
ریشهشناسی
[ویرایش](بُ رُ)
اسم
[ویرایش]- ابزاری برای مرتب کردن موی
- ماهوت پاکن.
- مسواک.
- قلم موی درشت.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
ریشهشناسی
[ویرایش](بَ)
اسم
[ویرایش]- چوبی که در بینی شتر کنند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- Brush, Hair Brush