برفک
ظاهر
(بَ فَ)
اسم
[ویرایش]- ورقة نازکی از برف که در یخچالها و دستگاههای سرد کننده ایجاد شود.
- نوعی بیماری که علامت آن غشای سفید رنگی است که مخاط زبان و دهان و حلق را میپوشاند، قلا
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- نقطههای سفید یا نورانی متعدد بر صفحة تلویزیون یا رادار.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- frost