بسک
ظاهر
فارسی
[ویرایش](بَ)
اسم
[ویرایش]- خمیازه.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(بَ سَ)
- اکلیل الملک، گیاهی است با برگهای کوچک مانند شبدر و خوشههای گل زرد، گلهایش معطر
استعاره
[ویرایش]دم کردة آن (هر ۲۰ گرم در یک لیتر آب)
- برای اسهال خونی و ورم روده نافع
استعاره
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(بُ سُ)
اسم
[ویرایش]- پنبة پیچیده و فتیله کرده جهت رشتن.
- موی مجعد؛ دم.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین