بش
ظاهر
فارسی
[ویرایش](بَ)
اسم
[ویرایش]- هر بندی به ویژه بندی که از آهن، برنج و یا نقره که برای قفل کردن صندوق درست کنند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(بِ)
- از اتباع خوش، خوش و بش.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(بُ)
- پش. فش. بشک: موی گردن اسب، یال.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(~.)
مصدر لازم
[ویرایش]صفت
[ویرایش]- گشاده روی، تازه روی، خوش منش.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین