پرش به محتوا

به‌اجمال

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /به/اِجمال/

قید

[ویرایش]

به‌اجمال (قدیم)

  1. اجمالاً.
    در مجلس شورای ملی هم به اجمال در نطق خود از آن بحث کرد. «مجتبی مینوی»

استعاره

[ویرایش]
  1. به اجمال برگزار کردن: مراسم، مهمانی، و مانند آنها را بطور ساده و بی‌تکلف و بدون تشریفات برگزار کردن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن